نویسنده: مسعود نورعلی‌زاده‌ی میانجی
 

1. رویکرد درست در قبال یک مسأله چیست؟
2. فعالیت‌های عملی در حل مسأله کدام است؟
3. حل روان‌شناختی یک مشکل چگونه می‌باشد؟
اساساً مشکل در نظر یک فرد مؤمن وسیله و آزمونی است برای دستیابی به رشد یافتگی و کمال فردی و اجتماعی، نه منبع بدبختی و عذاب! (برگرفته از سوره بقره، آیه 155 تا 157) الگوی اثربخشی مشکل‌گشایی سه بعد اصلی را دربرمی‌گیرد: 1. بعد جهت‌گیری؛ 2. بعد عملیاتی؛ 3. بعد مشارکتی و تفاهمی. انسان به کمک رویکرد و جهت‌گیری ویژه‌اش در رویارویی با مشکل، با آن برخورد می‌کند. در واقع، رویارویی با مشکل و رویکرد درست در برابر مسئله، به منزله‌ی مرحله نخست از مراحل پنج گانه‌ی حل مسئله، پیش نیاز ابعادی دیگر است. بنابراین، با انتخاب رویکرد مناسب و رویارویی درست می‌توان در مراحل بعدی، یعنی مراحل فرایندی و عملیاتی حل مسئله موفق رفتار کرد. چنانچه مشکل، اشتراکی و بین فردی (خانوادگی یا اجتماعی) باشد، به بعد دیگر ارتباطی و مشارکتی نیز باید توجه کرد تا مسئله با همراهی و تفاهم دو طرف حل شود.
نمودار 1. فرایند حل مسئله
از این رو، مهارت حل مسئله راهبردی تجویزی است که در مواردی گسترده کاربرد دارد. حل مسئله پنج مرحله دارد که باید به ترتیب تحقق یابند. این مراحل عبارت‌اند از:

1. رویارویی با مشکل و رویکرد درست در قبال مسئله

برخی هنگام رویارویی با مشکل یا مسئله‌ای، به سرزنش خود یا دیگران می‌پردازند. در این موقعیت، افکاری ناکارآمد به صورت گفتار درونی زیر در ذهن آنان فعال می‌شود:
 هرچه بلاست بر سر من نازل می‌شود؛
 همیشه مشکلات برای من پیش می‌آید؛
 من آدمی بدشانس و بی‌عرضه‌ام، وگرنه دچار دردسر نمی‌شدم؛
 من ضعیف و ناتوانم و نمی‌توانم این مشکلات را حل کنم؛
 اگر مشکلی وجود دارد، حتماً مقصری هم وجود دارد. باید مقصر را یافت و تنبیه کرد. نمونه جمله‌های بالا به شکل گفتارهای درونی منفی در رویارویی با مشکلات روزمره، موجب می‌شوند فرایند حل مسئله از همان آغاز به بیراهه رود و ما نتوانیم به خوبی مشکل را حل کنیم. از پیش نیازهای اساسی در مشکل‌گشایی، نگرش درست به مسئله است. اگر گهگاه با تألم زندگی روبه رو نشویم، قدر عافیت را نمی‌دانیم. روبه‌رو شدن با مسئله، فرصت مناسبی است تا توانمندی خود را نشان دهیم و به کمال انسانی دست یابیم. اگر این الگوی زندگی را بپذیریم، بی‌جهت هر مسئله‌ای را بحران ارزیابی نمی‌کنیم.
اساساً مشکل در نظر یک فرد مؤمن وسیله و آزمونی است برای دستیابی به رشد یافتگی و کمال فردی و اجتماعی، نه منبع بدبختی و عذاب! (برگرفته از سوره بقره، آیه 155 تا 157)
گروهی از مردم مشکلات را فاجعه‌آمیز می‌پندارند و از آنها کوهی می‌سازند که در برابرش احساس عجز و ناتوانی می‌کنند. آدم‌های موفق در رویارویی با مشکلات و مسائل، برخلاف دیگر افراد در پی چگونگی مسائل‌اند نه چرایی آنها! چراها هیچ دردی را دوا نمی‌کنند؛ چگونه‌ها هستند که راه را نشان می‌دهند.
از نخستین گام‌های اساسی در مسئله گشایی، داشتن خودآگاهی است؛ بدین معنا که ما خودمان آگاهانه بدانیم چه ویژگی‌هایی داریم، از چه استعداد و توانمندی‌هایی برخورداریم و در موقعیت مشکل‌زای کنونی، چه احساس و هیجانی داریم. در حل موفقیت آمیز مشکل، بسیار مهم است که این ادراک را در خودمان پرورش دهیم: «تو می‌توانی مشکلت را حل کنی». به کار بردن این بخش از خودآگاهی به شکل گفتار درونی بالا ذهن ما را به مسئله‌ای معطوف می‌کند که می‌توانیم از پس آن برآییم. بدین ترتیب، آگاهی ما از وضعیت موجب می‌شود تمرکز لازم برای ادامه دیگر مراحل این مهارت فراهم شود.
وقتی ما ارزش و توان خودمان را از یاد می‌بریم، در حقیقت جایگاهمان را در جهان هستی گم می‌کنیم. از این رو، نمی‌توانیم رویکردی مناسب در برابر مسائل و مشکلات داشته باشیم. نتیجه‌ی حل نشدن مشکلات، محرومیت از احساس خوشبختی است. به همین دلیل است که امام علی (علیه السلام) می‌فرمایند: «کسی به اوج خوشبختی می‌رسد که به خودشناسی رسیده باشد». (1) باید بدانیم که خداوند غنی مطلق، از فیض و کرم خود روح بلندی در ما دمیده است که زمینه‌های رشد و بالندگی و توانایی رویارویی با مشکلات و بحران‌ها را در ما فراهم می‌آورد. (2)
معمولاً وقتی مشکلی برای ما پیش می‌آید، به ویژه هنگام پیشامد مشکلات مهم، نگران و دستپاچه می‌شویم. در چنین وضعیتی نمی‌توانیم خوب فکر کنیم و راه‌حل مناسبی برای مشکل خود بیابیم. در چنین موقعیتی، نخست باید با استفاده از راهبردهای معنوی و هیجان‌مدار سازنده، آرامش خود را حفظ کنیم. به یاد داشته باشیم همه‌ی ما ندایی درونی داریم که پیوسته با ما حرف می‌زند. این ندای درونی مثل دوستی مهربان می‌کوشد به ما دلداری دهد و از حقایق هستی آگاه سازد. همین نداست که به ما می‌گوید: نگران نباش مشکل برای هرکسی پیش می‌آید؛ رنج‌ها و سختی‌ها تحفه‌های الهی‌اند که خداوند هرکس را دوست داشته باشد به او می‌بخشد؛ (3) هر مشکلی اندازه، حساب، مصلحت و پایانی دارد؛ (4) خداوند توان حل مشکلات را در من قرار داده است و من می‌توانم آنها را با توکل به خدا حل کنم؛ (5) همه چیز درست خواهد شد و... .
به یاد داشته باشیم که هر کاری پیامدهایی دارد است پس اگر بیاموزیم که پیش از انجام هر کاری، پیامد و نتیجه‌ی آن را پیش بینی کنی، کمتر اشتباه خواهیم کرد. بنابراین، وقتی با مشکلی روبه رو می‌شویم، نخستین گام، نگرش درست برای حل مسئله و شناسایی خودگویی‌های منفی و مبارزه با آنها از طریق فعال سازی گفتار درونی کارآمد و مثبت است. برای مثال، این گونه خودگویی کنیم:
 در زندگی مشکل برای هرکس پیش می‌آید؛ برای من هم پیش آمده است؛
 نشستن و غصه خوردن به حل مشکل هیچ کمکی نخواهد کرد؛
 من می‌توانم از پس این مشکل برآیم؛
 این یک تمرین است و موجب می‌شود قوی‌تر شوم؛
 قدرت من بیشتر از این حرف‌هاست.

در این مرحله باید کارهای زیر را انجام دهیم:

 متوجه باشیم که مسئله‌ای به وجود آمده است؛ وجود مشکل را انکار نکنیم و از درگیر شدن با آن نپرهیزیم؛
 تفسیرهای منفی از رخدادها و مشکلات و سرزنشِ خود را به طور جدی کنار بگذاریم؛
 از راهبردهای مذهبی برای معناسازی مشکلات و توان افزایی برای مقابله استفاده کنیم؛
 از راهبردهای معنوی و هیجان‌مدار کارآمد، برای به دست آوردن آمادگی روانی لازم بهره جوییم؛
 آنچه را که رخ داده است به شکل یک مسئله ببینیم، نه مشکلی پیچیده یا حل نشدنی؛
 این گفتار درونی در ذهنمان فعال شود که مشکلات بخشی از واقعیات زندگی‌اند و اغلب راه‌حل دارند؛
 با به کار انداختن گفتارهای درونی مثبت، از فعال شدن افکار ناکارآمد جلوگیری کنیم؛
 توجه داشته باشیم که کوشش برای حل مسئله، در تثبیت سلامت روانی و رفاه اجتماعی ما اهمیت دارد؛
 به این باور برسیم که خودمان می‌توانیم مشکل را حل کنیم و مسئله ما حل شدنی است؛
 بدانیم که حل مسئله به گذر زمان و کوشش نیاز دارد و زمان کافی را به حل مسئله اختصاص دهیم.
به یاد داشته باشیم که هر کاری پیامدهایی دارد است پس اگر بیاموزیم که پیش از انجام هر کاری، پیامد و نتیجه‌ی آن را پیش بینی کنی، کمتر اشتباه خواهیم کرد.

ویژگی‌های افراد توانمند در رویارویی با مسئله

افرادی که این مرحله را به خوبی آموخته‌اند، ویژگی‌هایی دارند که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:
این افراد، توانایی تشخیص افکار ناکارآمد و بی‌اثرسازی آنها را دارند و می‌توانند احساس‌ها و افکار منفی خود را کنترل کنند؛
در افکار، احساسات و رفتارهای خودشان متعادل‌اند و احساس ناامیدی و درماندگی نمی‌کنند؛
هنگام رویارویی با مسائل و مشکلات، خود را سرزنش نمی‌کنند؛
برخی وجود مشکل را دلیل ضعف، بی‌کفایتی، بی‌لیاقتی، بی‌استعدادی، نادانی و... خود می‌دانند و معتقدند یک دنیای خوب، دنیایی بدون مشکل است. اما اینان باور دارند که از طریق رویارویی با مسائل و مشکلات است که می‌توان استعدادها و توانمندی‌های خود را شکوفا کرد و به پیشرفت و بالندگی دست یافت؛
مسئولیت‌پذیرند و روش معمول آنها رویارویی با مشکلات است، نه پرهیز یا گریز؛
در برابر مشکلات و موقعیت‌های تصمیم برانگیز احساس درماندگی و ناامیدی نمی‌کنند؛
همیشه با برنامه‌ریزی، اندیشه کافی و بدون شتاب عمل می‌کنند؛
می‌توانند پیامد راه‌حل‌ها و نتیجه حل مسئله خود را پیش‌بینی کنند.

فعالیت عملی

فرض کنید با رویدادی مشکل آفرین- مثل موقعیت 1- روبه رو شده‌اید. گفتارهای درونی منفی را که آن لحظه در ذهنتان فعال می‌شود شناسایی کنید. در برابر آن گفتارهای مثبت را فعال سازید و آنها را در جدول ذیل ثبت کنید.
جدول 1. ثبت موقعیت و گفتارهای درونی

موقعیت

گفتار درونی منفی

گفتار درونی مثبت

1

امیرعلی با وجود تلاش بسیار، در کنکور پذیرفته نشده است.

من بدبخت و بدشانس و بی عرضه‌ام. مردم درباره من چه فکر می‌کنند. من دیگر نمی‌توانم موفق بشوم.
خدا مرا دوست ندارد که کمکم نکرد.
من دیگر در کنکور شرکت نمی‌کنم و... .

مهم این بود که تلاش کنم، و من با همه آنچه در توان داشتم کوشیدم.
سرزنش کردن خودم هیچ فایده‌ای ندارد، بلکه باید ببینم چرا پذیرفته نشدم و برای حل مشکلم برنامه‌ریزی کنم.
خدا عالم و حکیم است. شاید به صلاحم نبوده که پذیرفته شوم و برای من مشکل بزرگ‌تری ایجاد می‌شد.
تجربه‌ی خوبی بود و می‌توانم با آمادگی بیشتری وارد دانشگاه بشوم.
می‌توانم دوباره و بیشتر تلاش کنم و با رتبه بالاتری پذیرفته شوم و.... .

2

...

...

...

2. بررسی، تحلیل و تعریف دقیق مشکل

یکی از مراحل مهم حل مسئله که گاهی از آن غفلت می‌شود، مرحله بررسی، تحلیل و تعریف مشخص و دقیق مشکل و مسئله‌سازی است. در واقع، تا صورت مسئله به درستی روشن و آشکار نباشد، نمی‌توان آن را حل کرد. بیان کلی مشکلات به گونه‌ای که مبهم باشد، برای حل مسئله کافی نیست، بلکه باید به طور دقیق روشن کرد که مشکل چیست. گاه مشکلات روشن و مشخص نیستند و فرد باید بکوشد تا بتواند ابعاد مسئله را به طور دقیق تعریف کند. اغلب باید به این پرسش پاسخ داد که آیا همه افراد درگیر با مسئله به تعریفی مشترک از آن رسیده‌اند.
در این مرحله با بررسی اطلاعات گردآوری شده، به ریشه و ماهیت مشکل خود پی می‌بریم. برای ارزیابی مشکل و شناخت همه سویه‌ی آن، بهتر است چهار پرسش زیر را در نظر داشته باشیم:
مشکل چیست؟
از چه زمانی ایجاد شده است؟
در کجا و چگونه به وجود آمده است؟
چه عوامل و رخدادهایی در ایجاد مشکل یا گسترش آن دخالت دارند؟
پس از بررسی پرسش‌های راهنمای بالا، باید مشکل را به طور روشن و دقیق تعریف و مشخص کرد و آن را به مسائلی حل شدنی تبدیل کرد. بدین منظور، اقدام‌های زیر ضروری است:
1. همه‌ی جوانب مشکل را موشکافانه بررسی کنید؛
2. مسائل مبهم را روشن سازید؛
3. مسئله را منطبق با واقعیت‌های موجود بیان کنید؛
4. مشکلات پیچیده را به بخش‌های ساده‌تر تقسیم کنید؛
5. مشکلات کلی را به مسائل جزئی‌تر تجزیه کنید؛
6. مسائل را اولویت بندی کنید.
برای تبدیل مشکل به مسئله و تجزیه آن به مسائل جزئی‌تر، از روش چگونه (چطور)، تا (به طوری که) و... کمک بگیرید. به این مثال توجه کنید: احمد به تازگی نامزد کرده، ولی هنوز جشن عروسی نگرفته است. از سویی دانشجوست و هنوز درسش تمام نشده و کار مناسبی ندارد. حالا او نمی‌داند با این همه مشکل باید چه کند.
هنگام پیشامد چنین مشکلاتی باید دید که کدام بخش موضوع برای ما بیشتر اهمیت دارد. سپس آن را در قالبی که گفته شده قرار می‌دهیم، تا بدانیم با چه مسئله‌ای روبه روییم. به چند نمونه چیدمان زیر دقت کنید. احمد ممکن است به چند شکل زیر به مشکل خود بیندیشد:
چگونه (چطور) با همسرم صحبت کنم، تا (به طوری که) بپذیرد جشن ازدواجمان را تا پایان درس من و یافتن کار عقب بیندازیم؟
چگونه عروسی را برگزار کنیم، تا مخارج آن زیاد نشود؟
چگونه کاری پیدا کنم که به درسم آسیب نزند و بتوانم زندگی مشترکم را آغاز کنم؟ و... .
حال بسته به اینکه کدام یک از این مسئله‌ها را مهم‌تر می‌داند (مثلاً برای احمد درس اولویت دارد)، گام بعدی را بر خواهد داشت. اگر بیشتر فکر کنیم، حتماً می‌توانیم مشکل احمد را به شکل‌هایی دیگر، به مسئله تبدیل کنیم.

فعالیت

نمونه‌ای از مشکلات خود را همانند الگوی ارائه شده به مسائل روشن و حل شدنی تبدیل کنید.

بیشتر بدانیم

ارزیابی مشکل در فرایند مشکل‌گشایی

برای موفقیت در فرایندهای بعدی مهارت حل مسئله، باید به لحاظ ذهنی موضوع را به منزله‌ی یک مسئله کانون توجه قرار دهیم. گاهی فرد مسئله را به شکل مشکلی پیچیده و بزرگ در ذهن خود می‌پندارد که به سختی می‌تواند آن را حل کند. این نخستین مانع برای حل مسئله است؛ زیرا با این تصور، فرد انگیزه‌ خود را برای چیرگی مؤثر بر مشکل از دست می‌دهد و حل آن را فراتر از توانایی‌های خود ارزیابی می‌کند. این نیز مانعی دیگر در فرایند مسئله‌گشایی است. از این رو، باید در ارزیابی مسئله و توانایی خود برای چیرگی بر مشکل و حل آن، به درستی رفتار کنیم. ارزیابی مشکل را «ارزیابی اولیه» و ارزیابی فرد از توانایی‌ها و منابع در دسترس را «ارزیابی ثانویه» می‌گویند. (6)

بدبینی‌های مشکل‌آفرین

در ارزیابی مطلوب باید از بدبینی و سوءظن دوری کرد. برخی افراد عینک بدبینی به چشم دارند و زمین و زمان را تیره و تار می‌بینند. در نتیجه، رویدادهای زندگی را مشکل می‌پندارند. از مهم‌ترین برنامه‌های اخلاق اسلامی، پرهیز از فکرهای منفی درباره‌ی دیگران (7) و حتی خداوند متعال است. به فرموده‌ی امام رضا (علیه السلام)، فکرهای بد درباره‌ی رویدادهای زندگی اثری منفی و فکرهای خوب، اثری مثبت از خود به یادگار می‌گذارند.(8)
به جای فاجعه‌آمیز پنداشتن مسائل و سرزنش خود و دیگران، با بهره‌گیری از راه‌کارهای معنوی و هیجان مهار کارآمد و گفتارهای درونی مثبت، آرامش و آمادگی روانی لازم برای حل مسئله را به دست آوریم. گمان بد اندیشه‌ای است که شیطان القا می‌کند و به دل انسان می‌اندازد. ثمره‌ی آن، وحشت و نگرانی است. حضرت علی (علیه السلام) می‌فرمایند: «کسی که گمانش نیکو نباشد و به دیگران بدگمان باشد، از هر کسی وحشت می‌کند». (9) فردی که به دیگران خوش گمان است و رفتارهای پرسش برانگیز آنان را بر درستی حمل می‌کند، مهم‌ترین دستاورد را خواهد داشت؛ خاطری آسوده و دوری از افکار منفیِ مشکل آفرینی که آسایش او را مختل می‌کند.

حل روان شناختی (پدیدارشناختی) مشکل

چگونگی ادراک و ارزیابی ما از محیط، تعیین می‌کند که کدام محرک تنیدگی زاست؛ یعنی گاه ما رویدادی را مشکل می‌پنداریم، در حالی که در واقع مشکلی وجود نداشته است. از این رو، همیشه نیاز نیست که در پی راه‌حل مشکل خود باشیم. اغلب با بازنگری اساسی اصل مشکل یا تجزیه و تحلیل دینی (تفسیر رخدادهای منفی از دیدگاه مقدس)، مشکل حل می‌شود؛ یعنی در واقع، این ادراک روان شناختی ما بود که آن را مشکلی بزرگ می‌پنداشت؛ در حالی که بزرگ‌ترین مشکلات، از دیدگاه افراد معتقد، جز زیبایی نبوده است؛ چنان که در حادثه‌ی کربلا، حضرت زینب (سلام الله) فرمود: مَا رَأَیتُ إِلَّا جَمِیلا. (10)
به جای فاجعه‌آمیز پنداشتن مسائل و سرزنش خود و دیگران، با بهره‌گیری از راه‌کارهای معنوی و هیجان مهار کارآمد و گفتارهای درونی مثبت، آرامش و آمادگی روانی لازم برای حل مسئله را به دست آوریم.
گاهی نیز سوءتفاهم‌ها، موجب ایجاد مشکل می‌شود، که با بررسی آن، مشکل خودبه خود حل می‌شود. برای مثال، تصور کنید دوست یا همکار صمیمی شما در پیاده‌رو بی‌اعتنا از کنارتان بگذرد، در حالی که شما برایش دست تکان داده‌اید و سلام کرده‌اید. با خود چه می‌اندیشید؟ از نظر روان شناسی، طبیعی است که اگر انسان ناراحتی یا گرفتاری ذهنی داشته باشد، به خطای دیداری یا شنیداری دچار شود.

3. جست‌وجو و تهیه‌ی فهرستی از راه‌حل‌های گوناگون

برای حل یک مشکل، راه‌حل‌هایی گوناگون وجود دارد. هرچه راه‌حل‌های بیشتری برای حل مشکل خود بیابیم، می‌توانیم از بین آنها بهترین راه‌حل را برگزینیم و چنانچه راه‌حلی مؤثر نبود، از راه‌حلی دیگر استفاده کنیم.
برای کارآمدی بیشتر در این مرحله، بهتر است به اصول پنج گانه‌ی کمیت، تنوع، قضاوت نکردن، انعطاف پذیری و نوآوری توجه کنیم. موضوع مهم در این مرحله، کمیت راه‌حل‌هاست، نه کیفیت آنها. هدف تنها رسیدن به راه‌حل‌های گوناگون و فراوان است، نه اینکه کدام یک از راه‌های برگزیده بهتر و پذیرفته است! بنابراین در این مرحله، درباره‌ی مناسب بودن یا نبودن راه‌حل‌ها هیچ گونه قضاوتی نمی‌کنیم. ارزشیابی راه‌حل‌ها به مرحله‌ی بعدی مربوط است.
بهترین روش برای یافتن راه‌های گوناگون حل یک مشکل، استفاده از تکنیک «بارش فکری» است. به کمک این راه‌حل چون کاشفان با استفاده از اندیشه‌ی واگرا، به مسئله یورش فکری می‌بریم و فرضیه‌های گوناگونی ارائه می‌کنیم؛ بدین ترتیب که بدون ایجاد محدودیت، هر راه‌حل سخت یا آسانی را که به ذهنمان می‌رسد، درست یا نادرست و مثبت یا منفی، حتی راه‌حل‌های غیر مفید یا بیاهمیت را یادداشت می‌کنیم. منطق بارش فکری این است که کمیت، کیفیت تولید می‌کند. این تکنیک ذهن را سیال می‌کند و درست ضد دیدگاه تونلی است. هنگامی که ما ذهن خود را راحت و باز بگذاریم، راه‌حل‌های مناسبی می‌یابیم که ممکن است در حالت معمول و ایجاد سانسور، هیچ گاه به آنها نزدیک نشویم.
برای یافتن راه‌حل‌های متنوع و بسیار، فرد باید از منابع اطلاعاتی فراوانی (مطالعه و مشورت با افراد و مراکز تخصصی) استفاده کند؛ یعنی هرچه اطلاعات بیشتر و متنوع‌تری درباره‌ی مشکل خود به دست آورد، راه‌حل‌های بیشتری به ذهنش می‌رسد. یکی از منابع اطلاعات می‌تواند افراد متخصص یا باتجربه در زمینه‌ی همان مشکل یا مسئله باشد. برای مثال، اگر مشکل فرد بهداشتی یا درمانی است، بهتر است که اطلاعات دقیق را از پرسنل بهداشت و درمان یعنی پزشکان با پرستاران به دست آورد.
توانمندترین افراد در مشکل‌گشایی کسانی‌اند که خلاق و ریسک‌پذیرند و از زوایای گوناگون به مسئله نگاه می‌کنند. بنابراین، در ایجاد راه‌حل‌ها از دو شاخص خلاقیت و انعطاف‌پذیری بهره ببرید. ذهن خود را آزاد بگذارید. هر طرح احتمالی را که مناسب‌تر است روی کاغذ یادداشت کنید. بکوشید خلاقانه رفتار کنید و تا آنجا که می‌توانید از مشاوره و ایده‌های افراد حمایت‌کننده در سیال‌سازی ذهنی بهره ببرید. از چسبیدن به روشی ثابت خودداری کنید و در پی آفرینش راه‌های جدید باشید. گاهی تجربه و آزمایش یک راه‌حل تازه، بسیار مؤثرتر از دیگر راه‌حل‌هاست؛ چراکه دریچه‌ی جدیدی را پیش روی انسان می‌گشاید. (11)

فعالیت

همانند الگوی زیر، برای مشکلی که در مرحله‌ی پیش به مسئله‌ای حل شدنی تبدیل کردید، راه‌حل‌هایی گوناگون بیابید. راه‌حل‌های پیشنهادی برای ریزمسئله نخست احمد (عقب انداختن مراسم عروسی) عبارت‌اند از:
 گربه را باید دم حجله کشت. پس با قاطعیت و مردانگی به همسرم می‌گویم: عروسی را بعد برگزار می‌کنم؛
 به او می‌گویم: تا پایان درسم صبر کن، یا ناداری و منزل پدری را تحمل کن؛
 با او درگیر می‌شوم و او چاره‌ای جز تسلیم ندارد؛
 در فضایی صمیمی و عاطفی، با منطق و بینش مسئله را برایش توضیح می‌دهم و از او نظر می‌خواهم؛
 از خانواده‌ها کمک می‌گیرم تا او را متقاعد کنند و... .

4. ارزیابی و گزینش راه‌حل

در این مرحله، تفکر واگرا جای خود را به تفکر همگرا می‌دهد و گزینه‌های گوناگون بررسی، ارزشیابی و انتخاب می‌شوند یا تلفیق می‌گردند. مهم، اندیشیدن به مزایا و معایب گزینه‌ها و کشف بهترین راه‌حل است. در این مرحله، برخلاف مرحله‌ی پیش، هدف قضاوت و داوری است. فرد با بررسی کیفیت و محتوای راه‌حل‌های ارائه شده، مؤثرترین راه را برمی‌گزیند. باید واقع‌بینانه و دور از وسواس تصمیم گرفت. طبیعی است که با گزینش هر راه‌حل، هزینه از دست دادن مزایای راه‌حل‌های دیگر وجود دارد.
بنابراین، پس از آنکه راه‌حل‌های گوناگونی را برگزیدیم، با استفاده از تفکر نقاد آنها را ارزیابی می‌کنیم. برای گزینش بهترین راه‌حل، باید راه‌حل‌های گوناگون را با هم مقایسه کنیم تا بفهمیم که کدام یک از همه بهتر است. ممکن است با ترکیب چندین راه‌حل، به گزینه مناسب‌تری دست یابیم. بهترین راه‌حل، کم‌هزینه‌ترین، مفیدترین و نزدیک‌ترین راه برای حل مسئله است.
به یاد داشته باشیم که هر کاری پیامدهایی دارد. از این رو، اگر بیاموزیم که پیش از انجام هر کاری، پیامد و نتیجه‌ی آن را پیش بینی کنیم، کمتر اشتباه خواهیم کرد. برای این کار، بهتر است از تکنیک «اگر، آن گاه...» (تحلیل هزینه- فایده) استفاده کنیم. در این روش، نخست به هریک از راه‌حل‌های فهرست شده در مرحله‌ی پیش فکر می‌کنیم و از خود می‌پرسیم: اگر از این راه‌حل استفاده کنم، آن گاه این اتفاق خواهد افتاد.
ارزیابی، تصمیم‌گیری و گزینش راه‌حل‌ها، اگر با شاخص حقایق آموزه‌های الهی و احکام شریعت انجام گیرد، از گمراهی و خطا به دور خواهیم بود. (12) پسندیده است که راه‌حل‌ها بر پایه میزان همانندی با ارزش‌ها و در نظر گرفتن نگرش‌ها و اعتقادات فردی و خانوادگی گزینش گردد و میزان کاربردپذیری آنها امکان سنجی شود. پس باید اهدافی در دسترس و امکان‌پذیر را برگزینیم که بر پایه‌ی منابع مقابله‌ای و حمایتی، توانمندی‌هایمان و مبتنی بر واقعیت و زمان مناسب باشد. برخی راه‌حل‌ها ممکن است پیامدهایی مثبت داشته باشند، ولی چون با باورها و ارزش‌های ما متناسب نیستند، برگزیده نمی‌شوند. هنگام راه‌حل گزینی، نخست از خدا طلب خیر می‌کنیم تا بر دل ما یا کسی که با او مشاوره می‌کنیم راه‌حل مناسب را الهام کند. (13) با وجود این، چنانچه در تصمیم‌گیری تردید داشتیم، از عالمی دینی می‌خواهیم که برایمان استخاره کند. (14)

بیشتر بدانیم و به کار بندیم

با بهره‌گیری از روش ماتریسی، هریک از گزینه‌های بارش فکری (راه‌حل‌ها) دقیق‌تر و کارشناسانه‌تر ارزیابی می‌شود. این روش شبیه کارنامه‌ی تحصیلی است و به شیوه‌ی عملکرد ریاضی و با استفاده از جدول ارقام، ضریب‌ها و امتیازهای هر یک از آنها انجام می‌شود. با توجه به شاخص‌هایی که درباره‌ی مسئله برای شخص مهم است، هر یک از راه‌حل‌ها را نمره‌گذاری می‌کند و سرانجام پس از معدل‌گیری، بنا بر نمره‌ی بالاتر تصمیم می‌گیرد. بدین منظور لازم است:
ملاک‌ها و شاخص‌هایی را برای ارزشیابی در نظر داشته باشیم. هرچه شاخص‌های بیشتری را فهرست کنیم، دستمان برای ارزیابی دقیق‌تر بازتر خواهد بود. متخصصان معتقدند در نظر نگرفتن ملاک‌های دقیق، از علل شایع شکست در حل مسئله است.
هر اندازه بتوانیم راه‌حل‌های بیشتری را پیدا کنیم، آن وقت می‌توانیم از بین آنها بهترین راه‌حل را انتخاب کنیم. با استفاده از مقیاسی پنج درجه‌ای (که یک به معنای اهمیت جزئی، پنج به معنای بیشترین اهمیت و اعداد دو، سه و چهار بازتاب درجات میانی اهمیت‌اند)، ارزش نسبی (ضریب) هر یک از ملاک‌ها و شاخص‌ها را تعیین می‌کنیم. تعیین نمره برای شاخص‌ها، موضوعی شخصی است. با توجه به اولویت‌های شخصی، این امکان وجود دارد که امتیاز هر یک از ما به ملاک‌های در نظر گرفته شده متفاوت باشد.
با در نظر گرفتن هر یک از گزینه‌های بارش فکری (راه‌حل‌ها) تعیین می‌کنیم که چه اندازه هر یک از شاخص‌ها را برآورده می‌سازد. برای این کار از اعداد 2+، 1+، 0، 1- و 2- استفاده می‌کنیم. 2+ نشان بیشترین تأثیرگذاری و 2- نشان کمترین تأثیرگذاری است. صفر نیز وقتی به کار می‌رود که راه‌حل تأثیر مثبت یا منفی بر آن ملاک نداشته باشد.
هر اندازه بتوانیم راه‌حل‌های بیشتری را پیدا کنیم، آن وقت می‌توانیم از بین آنها بهترین راه‌حل را انتخاب کنیم.
برای ارزیابی کلی هر راه‌حل، کافی است ضریب (ارزش) هر ملاک (اعداد یک تا پنج که برای هر یک از ملاحظات تعیین شد) را در درجه برآورده سازی هر راه‌حل اعداد 2+ تا 2-) ضرب کنیم. عدد ستونی حاصل، اثربخشی راه‌حل مربوط بر آن شاخص را تعیین می‌کند.
ارزش (ضریب) ملاک‌ها و شاخص‌ها (a) درجه‌ی برآورده‌سازی هر راه‌حل (b) = اثربخشی راه‌حل مربوط (c)
با توجه به فرمول بالا، در برابر هر ردیف از شاخص‌ها و زیر هر ستون از راه‌حل‌ها، مجموعه اعدادی به دست می‌آید، که حاصل ضرب ارزش (ضریب) شاخص‌ها در درجه‌ی برآورده سازی آن راه‌حل است. حاصل جمع این اعداد (ستون c)، امتیاز کلی هر گزینه از راه‌حل‌ها را مشخص می‌کند. هر گزینه از راه‌حل که بالاترین امتیاز را دارد، بهترین راه‌حل است. برای درک بیشتر مراحل ارزیابی راه‌حل‌ها، به مثال زیر دقت کنید:
نیما دانشجوی ترم ششم مقطع کارشناسی است و تصمیم‌گیری مناسب برای روشن کردن تکلیف دوره‌ی پس از تحصیل برایش دشوار است. نیما با تعریف روشن مسئله‌اش که «پس از فارغ التحصیلی چه کنم؟» و یافتن گزینه‌های متعدد از راه‌حل‌های ممکن و ارزیابی دقیق آنها، بهترین راه‌حل را یافت.
جدول 2. ارزیابی گزینه‌ها و راه‌حل‌ها

راه‌حل‌ها

ادامه‌ی تحصیل

حق التدریس در آموزش و پرورش

ادامه‌ی شغل پدرش

فعالیتهای هنری

شاخصها

a
(ضریب)

b

c

b

c

b

c

b

c

درآمد

4

0

0

+1

4

+1

4

+1

4

نظر والدین

2

+2

4

+1

2

0

0

-2

-4

نظر نامزدش

2

1

2

0

0

2

4

2

4

علاقه

5

2

10

1

5

-2

-10

2

10

احتمال موفقیت

5

2

10

1

5

0

0

1

5

تأثیر بر جامعه

3

1

3

1

3

0

0

1

3

اعتبار اجتماعی

2

1

2

1

2

0

0

1

2

جمع

31

21

-2

24

 

فعالیت

موقعیتی را بنویسید و نخست به روش «اگر... آن گاه...» و سپس بر پایه روش ماتریسی، راه‌حل‌ها را ارزیابی کنید و بهترین گزینه را برگزینید.

5. اجرا و بازبینی راه‌حل

در مرحله‌ی نهایی حل مسئله، چگونگی اجرای عملی راه‌حل برگزیده باید مشخص شود. برای اجرای درست راه‌حل انتخابی، به طور دقیق مشخص می‌کنیم که اجرای نقشه‌مان مستلزم چه چیزهایی است؛ چه کاری، کجا، کی، به دست چه کسی و چگونه باید انجام شود و چه موادی لازم دارد. به عبارت دیگر، از طریق پاسخ دادن به پنج «چه» (چه کاری، چه کسی، چه مکانی، چه زمانی و چگونه) پاسخ می‌دهیم. رعایت نکردن این مسائل اجرای برنامه را با مشکل روبه رو می‌سازد. سپس در قالب اصطلاح‌های رفتاری روشن، به گردآوری اطلاعات می‌پردازیم، که آیا در اجرای عملیاتی راه‌حل، فرد تغییرات لازم را انجام داده و به وظیفه‌ی خود عمل کرده است یا نه؟ آیا این تکلیف‌ها بهنگام انجام می‌شوند؟ آیا فعالیت‌های گوناگون در محیط مناسب خود روی می‌دهد؟ و پرسش‌هایی از این دست که باید پاسخ‌های آنها را یادداشت کرد.
در این مرحله، پس از تصمیم‌گیری عاقلانه، با توکل به خداوند و یاری جستن از او در مسئله‌گشایی، راه‌حل انتخابی را قاطعانه اجرا می‌کنیم. (15) بهترین راه‌حل‌ها نیز اگر اجرا نشوند، بی‌فایده خواهند بود. راه‌حل‌ها را برای حل مسئله، به ترتیب اولویت باید انجام داد. در پی اجرای راه‌حل انتخابی، نوبت به ارزشیابی آن می‌رسد که آیا راه‌حل مورد نظر مؤثر بوده یا نه؟ اگر موفقیت‌آمیز نبود، اولویت بعدی اجرا می‌شود. چنانچه نتوانستیم با اجرای راه‌حل‌های ارائه شده مشکل را حل کنیم، باید مراحل حل مسئله را دوباره مرور کنیم. آیا مشکل را به درستی شناسایی و تعریف کرده‌ایم؟ آیا همه راه‌حل‌های ممکن را در نظر گرفته‌ایم؟ آیا راه‌حل برگزیده را درست اجرا کرده‌ایم؟
همچنین افراد پس از ارزیابی نتایج، آماده خواهند بود به این پرسش‌ها پاسخ دهند: آیا پیامدهای حاصل، رضایت بخش است؟ آیا راه‌حل‌های بهتری در چارچوب تحلیل محاسن و معایب وجود دارد؟ آیا راه‌حل کنونی تا مدت معینی اثربخش خواهد بود؟
افراد بسیاری درمی‌یابند که هرچند از پیامدهای اجرای نخستین راه‌حل خود کاملاً خشنودند، در مجموع هنوز نارسایی‌هایی وجود دارد. اشکالی وجود ندارد. نباید این نارسایی‌ها را نشان شکست خود پنداشت. در برابر، باید ناخشنودی به انگیزه‌ای برای پیشرفت روند مشکل‌گشایی تبدیل شود. با دیدی واقع‌گرایانه، احتمالاً سه سطح از حل مسئله در این زمان آشکار می‌شود. در نخستین سطح، راه‌حل کنونی ممکن است به اندکی اصلاح نیازمند باشد و اصلاحاتی جزئی در آن باید هرگونه دشواری احتمالی را از میان بردارد. در دومین سطح، اصلاحات اندکی مهم‌تر است. در این سطح، گرچه فرد راه‌حلی را پی می‌گیرد که پیش‌تر برگزیده است، یک بازنگری واقعی ضرورت می‌یابد. از این رو، امکان دارد راه‌حل‌ها از حیث شکل و نوع، بسیار متفاوت باشند. واپسین سطح از روند مشکل‌گشایی هنگامی به کار می‌رود که نخستین راه‌حل پذیرفته نشده است. بنابراین، فرد نیاز خواهد داشت که راه‌حل‌های جایگزین را دوباره بیازماید، یا راه‌حل‌های تازه‌ای را جانشین آنها کند. به هر حال، باید هر راهی را که در دستیابی به هدف‌های مورد نظر هموارتر است، مناسب‌تر شمرد.
اگر راه‌حلی را برگزیدیم، ولی به نتیجه نرسیدیم، نباید ناامید شویم. در برابر، باید راه‌های دیگری برای حل مشکل بیابیم؛ چرا که شکست یک راه‌حل، پایان همه‌ی راه‌ها نیست. به هر حال، تردیدی نداشته باشیم که خداوند با امدادهای غیبی خود ما را در اجرای راه‌حل‌ها یاری خواهد کرد. (16)

تمرین عملی کلی

برای تمرین مراحل پنج گانه حل مسئله، مشکلی را که به تازگی در زندگی‌تان پیش آمده است در نظر بگیرید و بکوشید همه‌ی مراحل پیشین را به ترتیب در جدول زیر ثبت کنید.
جدول فرم تمرین کلی مراحل حل مسئله
  • چگونگی مواجهه با مشکل و گفتارهای درونی منفی و مثبت:

.........................................
.........................................
.........................................

  • تعریف مشکل و مسئله‌سازی:

.........................................
.........................................
.........................................

  • فهرست راه‌حل های مختلف:
  • .........................................
  • .........................................
  • .........................................
  • بررسی راه‌حل‌ها (معایب و مزایای راه‌حل‌ها):
  • راه‌حل 1:

معایب:
مزایا:

  • راه‌حل 2:

معایب:
مزایا:

  • راه‌حل 3:

معایب:
مزایا:

  • انتخاب بهترین راه‌حل:

.........................................
.........................................
.........................................

  • نقشه و نحوه‌ی پیاده‌سازی راه‌حل:

.........................................
.........................................
.........................................

  • ارزیابی نتایج و بازنگری راه‌حل:

.........................................
.........................................
.........................................

 

نکته‌های پایانی

توجه به موارد ذیل در مسیر حل مشکلات زندگی راه‌گشاست:

1. مشاوره

یک فرد توانمند کسی نیست که خود توانایی‌های بسیار داشته باشد، بلکه کسی است که می‌تواند از توانایی‌های دیگران استفاده کند. بی‌توجهی به نظرهای کارشناسی دیگران و ناآگاهی از آنها، انسان را از چاره اندیشی بازمی‌دارد. (17) بدین ترتیب، یک فرد ماهر در حل مسئله کسی است که در هریک از مراحل حل مسئله با مشاوره‌ی صاحب نظران، ضریب حل مؤثر مشکل را افزایش می‌دهد و از خطا می‌کاهد. (18)

2. ممارست و تمرین

حل مسئله مهارتی است که با تمرین به دست می‌آید. باید این مهارت را تجربه و تمرین کرد تا در آن ورزیده و ماهر شد.

3. نه شتاب، نه فرصت سوزی

به یاد داشته باشیم که همیشه کوتاه‌ترین و سریع‌ترین راه و نخستین راه‌حل، بهترین آنها نیست. حل مسائل به شکیبایی، تأمل، تدبر، و بررسی بیشتر و دقیق‌تر نیاز دارد.(19) همچنین توجه داشته باشیم که خود را اسیر تخیلات و درگیری‌های ذهنی خسته کننده نسازیم. اقدام فوری تیزهوشانه در فرایند حل مسئله سبب می‌شود که خلاقیت در ذهن جریان یابد. به ویژه پس از تصمیم‌گیری و برگزیدن راه‌حل، نباید فرصت‌ها را از دست داد و باید آن را بی درنگ اجرا کرد. بهترین راه‌حل، کم هزینه‌ترین، مفید‌ترین و نزدیک‌ترین راه برای حل مسئله است. این راه‌حل، با ارزیابی نقادانه و واقع بینانه نسبت به مزایا و معایب گزینه‌ها کشف می‌شود. امیرمؤمنان علی (علیه السلام) می‌فرمایند: مِنَ الخُرقِ المُعَاجَلَة قَبلَ الإِمکَانِ وَالأَنَاةُُ بَعدَ الفُرصَة؛ (20) «شتاب در کار، پیش از فراهم شدن زمینه‌ی آن، و درنگ پس از دستیابی به فرصت نشان نادانی است».

4. مدارا و کنار آمدن

گاه با وجود تلاش فراوان برای حل مشکل، نتیجه‌ای نمی‌گیریم، یا راه‌حل مناسبی نمی‌یابیم، و یا طرف مقابل نمی‌تواند یا حاضر به تغییر نیست. در چنین مواردی باید راه مدارا و سازگاری (21) را پیش گرفت تا گشایشی در کار ایجاد شود. به همین دلیل است که امام حسین (علیه السلام) می‌فرمایند: مَن أَحجَمَ عَنِ الرَأیِ وَ عَیِیَت بِهِ الحِیَلُ کَانَ الرِّفقُ مُفتَاحِهُ؛ (22) «هرکه از تدبیر باز ماند و از چاره‌ها ناتوان گردد، مدارا کلید [گره‌گشای مشکلات] اوست».

5. پرهیز از منفی‌گرایی

نفی بافی، توجه بسیار به موانع اجرایی و تمرکز بر آنها و احساس ناتوانی و درماندگی در اثر تجارب منفی گذشته، موجب ناامیدی و شکست در حل مسئله می‌شود.
بهترین راه‌حل، کم هزینه‌ترین، مفید‌ترین و نزدیک‌ترین راه برای حل مسئله است. این راه‌حل، با ارزیابی نقادانه و واقع بینانه نسبت به مزایا و معایب گزینه‌ها کشف می‌شود.

نمایش پی نوشت ها:
1. عبدالواحد بن محمد آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ص232.
2. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج2، ص253.
3. انَّ اللهَ اذَا احَبَّ عَبداً غَتَّهُ بِالبَلاءِ غَتّاً؛ «خداوند وقتی بنده‌ای را دوست بدارد، او را در شداید غرق می‌کند» (همان، ص253 و 255).
4. ناصر مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، ج24، ص236، ذیل طلاق (65)، 3.
5. لَا یکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا؛ «خداوند هیچ کس را، جز به اندازه توانایی‌اش، تکلیف نمی‌کند» (بقره، 286).
6. برای مطالعه بیشتر ر.ک: کریس لین کلینکه، مجموعه‌ی کامل مهارت‌های زندگی، ترجمه‌ی شهرام محمدخانی، ص25.
7. حجرات (49)، 12؛ اسراء (17)، 36.
8. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج2، ص72. نیز ر.ک: فصلت (41)، 23.
9. عبدالواحد بن محمد آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ص254.
10. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج45، ص115.
11. امام علی (علیه السلام) می‌فرمایند: لَو لَا التَّجَارِبُ عَمِیَتِ المَذَاهِبُ وَ فِی التَّجَارِبِ عِلمٌ مُستَأنَفٌ؛ «اگر تجربه‌ها و آزمایش‌ها نبودند، راه حل مشکلات روشن نمی‌شد؛ و تجربه‌ها دانش تازه‌ای پیش روی انسان می‌گشایند» (همان، ج8، ص342؛ محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج8، ص22)
12. امام صادق (علیه السلام) فرمایند: من عرف شرائع الحکم لم یضل؛ «کسی که راه‌ها و قوانین حکم را بداند گمراه نمی‌شود» محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج65، ص370).
13. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج1، ص562.
14. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج12، ص45.
15. فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ؛ «هنگامی که تصمیم گرفتی، [قاطع باش و] بر خدا توکل کن؛ زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد» (آل عمران، 159).
16. حج (22)، 15.
17. امام علی (علیه السلام) فرمایند: من جهل وجوه الآراء أعیته الحیل؛ «کسی که از نظرهای دیگران ناآگاه باشد، از چاره اندیشی باز می‌ماند» (عبدالواحد بن محمد آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ص443).
18. امام صادق (علیه السلام) روایت می‌کنند: قِیلَ یَا رَسُولَ اللهِ مَا الحَزمُ قَالَ مُشَاوَرَةُ ذَوِى الرَأیِ وَ اتَّبَاعُهُم؛ «به رسول خدا گفته شد: دوراندیشی چیست؟ فرمود: مشورت با صاحب نظران و پیروی از آنان» (شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج12، ص39). امام علی (علیه السلام) فرمایند: مَنِ استَقبَلَ وُجُوهَ الآرَاءِ عَرَفَ مَوَاقِعَ الخَطَإ: «کسی که از دیدگاه دیگران استقبال کند، موقعیت‌های خطاآمیز را می‌شناسد» (محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج8، ص22؛ نهج البلاغه، ص501)
19. امام علی (علیه السلام) فرمایند: رَو تَحزَم، فَإِذَا استَوضَحتُ فَاجزِم: «اندیشه کن تا جانب تدبیر و احتیاط را مراعات کرده باشی. وقتی که مطلب کاملاً روشن شد تصمیم بگیر» (محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج68، ص341).
20. نهج البلاغه، ص538.
21. مدارا و سازگاری با سازش و تسلیم تفاوت دارد. رفق و مدارا با عطوفت، ملایمت و درایت با مشکل کنار آمدن است تا زمان مناسب حل آن فراهم شود؛ اما سازشگری با سرکوبگری، شتاب، انفعال، تسلیم و خاموشی همراه است.
22. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج75، ص128.
 

منبع مقاله :
نورعلی‌زاده‌ی میانجی، مسعود؛ (1393)؛ این گره با دست باز می‌شود، قم: مؤسسه‌ی آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، چاپ اول.